دیروز سر همین کوچه ایستاده بودم
نگاه کردم
خیالم راحت شد
«ورود ممنوع» نبود
آنقدر ذوق کردم
که توجه نکردم
به آن دو تابلوی به ظاهر بی خطر
که به طرز احمقانه و خطرناکی کنار هم بودند
«یک طرفه»
«بن بست»!
و اکنون ایستاده ام
اینجا
در انتهای این کوچه احمق!!
در انتهای این «خروج ممنوع!»