- نامت ؟
- آدم!
-فرزند چه کسی؟
- مرا نه پدری ست و نه مادری. بنویس اول یتیم عالم خلقت!
- محل تولد؟
- بهشت پاک…
- اینک محل سکونت؟
- زمین خاک!
- آن چیست بر گرده نهاده ای؟
- امانت است!
- قدت؟
- روزی چنان بلند که همسایه خدا… ! اینک به قدر سایه بختم به روی خاک!
- اعضای خانواده؟
- حوای خوب و پاک، قابیل دهشتناک، هابیل زیر خاک
- روز تولدت؟
- در جمعه ای! به گمانم که روز عشق!
- رنگت
- اینک فقط سیاه ز شرم چنان گناه!
- وزنت؟
- نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست…! سنگین نه آنچنان که نشینم به این زمین!
-چشمت ؟
رنگی به رنگ بارش باران که ببارد از آسمان!
- جنست؟
- نیمی مراست ز خاک و نیمی دگر خدا!
- شغلت؟
- در کار کشت امید به روی خاک.
- شاکی تو؟
- خدا!!!
- نام وکیل؟
- آن هم فقط خدا!
- جرمت؟
- یک سیب از درخت وسوسه!
- تنها همین؟
- همین و بس!!!
- حکمت؟
- تبعید در زمین!
-نام شریک جرم؟
- حوای آشنا...
-ترسیده ای؟
- کمی...
- ز چه؟
- از آن که شوم من اسیر خاک!
- آیا کسی به ملاقاتت آمده؟
- بلی!
- چه کس؟
- گاهی فقط خدا!
- داری گلایه ای؟؟؟
- دیگر گله که نه! ولی...
- ولی که چه؟
- حکمی چنین آن هم به یک گناه؟!!!
- دلتنگ گشته ای؟
- زیاد!
- برای که؟
- تنها فقط خدا!
- آورده ای سند؟
- بلی!
- چه؟
- تنها دو قطره اشک!
- داری تو ضامنی؟
- بلی!
- چه کس؟
- چه کس به جز خدا!
- و آخرین دفاع؟
- می خوانمش چنان که اجابت کند دعا!